۱۳۸۹ فروردین ۱۶, دوشنبه

Autumn Sonata

"- نمی توانی بهانه بیاوری، فقط یک راست و یک دروغ هست، بخششی نمی تواند در کار باشد

- نمی توانی تقصیر را گردن من بیندازی

- تو همیشه دلت می خواهد برایت استثنا قائل شوم، تو برای زندگی یک نوع سیستم تخفیف دادن قایلی، اما یک روز مجبور می شوی قبول کنی، این قراردادهای تو یک جانبه است، مثل همه مجبور می شوی بفهمی که چقدر گناهکاری

- گناه چی ؟ عزیزم! به خاطر کارهایی که کرده ام مرا نمی بخشی؟ سعی می کنم جبران کنم، تو باید به من یاد بدهی، ما صحبتهای زیادی با هم خواهیم کرد، اما به من کمک کن، من دیگر نمی توان پیشتر بروم، تنفر تو از من وحشتناک است، من نفهمیده ام .خودخواه، کودک صفت و عصبی بوده ام، بغلم نمی کنی؟ لااقل به من دست بزن، کمکم کن!"

Autumn Sonata (1978)

3 نظرات:

man گفت...

من نفهمیدم چی شد! می شه بگین یعنی چی؟ :)

man گفت...

خوب آقا یعنی چی؟
ما می آییم سر می زنیم مطالبتونو می خونیم، سوال می پرسیم، اون وقت شما غیبتون می زنه و عین خیالتون نیست!!!

علي اكبر محمدزاده گفت...

َشرمنده، من چند هفته ای هست که به اینترنت دسترسی ندارم. معنی خاصی نداره، بیشتر توصیف هر آنچه هست، است. آنچه در رابطه ی بین انسان ها وجود دارد.