۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

سال بلوا

«صورتم را در دست هاش گرفته بود و به نظر می آمد انگشت هاش می خواهند دنیا را زیر و زبر کنند، مثل ماهی هایی که بر خاک گرم جان می دهند. و من ماهی هایی را از دوران کودکی به یاد می آوردم که اعدام شده بودند، ماهی هایی که قربانی تشنگی زمین شده بودند.»

0 نظرات: