۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

دیوانه

دیوانه ای در پارک روزنامه های ریخته شده بر روی زمین را جمع و سپس آن ها را تکه تکه می کرد. با نگاهی به اطراف، تکه های کاغذ را در هوا می پراکند. مردم اطراف وی، خیره نگاهش می کردند. دیوانه برای چندمین بار این کار را تکرار کرد، مردم به کار خود مشغول بودند.

0 نظرات: