۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

حالیته؟

ما رو دیوونه و رسوا کردی… حالیته؟

ما رو آواره ی صحرا کردی… حالیته؟

آخه مام واسه خودمون معقول آدمی بودیم

دستكم هرچی که بود آدم بی غمی بودیم… حالیته؟

سر و سامون داشتیم

کس و کاری داشتیم

ای دیگه… یادش بخیر!

اما راستش چی بگم،

تقصیر ما که نبود

هرچی بود زیر سر چشم تو بود

یه کاره تو راه ما سبز شدی

ما رو عاشق کردی

ما رو مجنون کردی

ما رو داغون کردی… حالیته؟

آخه آدم چی بگه، قربونتم،

حالا از ما که گذشت

بعد از این اگر شبی، نصفه شبی،

به کسونی مثه ما قلندر و مست و خراب

تو کوچه برخوردی

اون چشا رو هم بذار

یا اقلا دیگه این ریختی بهش نیگا نكن .

آخه من قربون هیكلت برم

اگه هر نیگا بخواد اینجوری آتیش بزنه

پس باهاس تموم دنیا تا حالا سوخته باشه!

0 نظرات: