آخرش دیروز هم به فردا باخت! زیر سایه ی فردا رنگ باخت. بعد از آن که گذشته های دورتر زیر بار گذشته های نزدیک تر فرسود و رنگ باخت؛ قدیمی تر ها بی رنگ تر و بی مقدارتر شدند و الانی ها همه چیز شدند! خبر شدند؛ خبردار شدند! خبر بردند و آوردند و ما قدیم تر ها را خاک کردند! وقتی گذشته ها را در دلش خاک کردند و مطمئن که دیگر جان نمی گیرد این بدخیمِ انتظار کشنده؛ گفتند: "حالا هواخوری"! فاتحه نخوانده، آب غلیظ دهان نثار گذشته ها شد تا جا برای هوا بیش تر باز شود! هوایی که شاید فردا با تنگی نفس مقابله کند... نکرد هم نکرد! گذشته هم از یاد می رود اگر آدمش نباشی!
اینجا اتاق زیرزمینی من و تمامی این شهرنشینان است.صحبت بر سر تضاد های درونیست.بر سر تنهایی های عصر ماست.بر سر گریه های شب های انسان های این شهر است.بر سر رنج ها بدبختی ها.بر سر تجربه ی ماست
1 نظرات:
آخرش دیروز هم به فردا باخت! زیر سایه ی فردا رنگ باخت.
بعد از آن که گذشته های دورتر زیر بار گذشته های نزدیک تر فرسود و رنگ باخت؛ قدیمی تر ها بی رنگ تر و بی مقدارتر شدند و الانی ها همه چیز شدند! خبر شدند؛ خبردار شدند!
خبر بردند و آوردند و ما قدیم تر ها را خاک کردند!
وقتی گذشته ها را در دلش خاک کردند و مطمئن که دیگر جان نمی گیرد این بدخیمِ انتظار کشنده؛ گفتند: "حالا هواخوری"!
فاتحه نخوانده، آب غلیظ دهان نثار گذشته ها شد تا جا برای هوا بیش تر باز شود! هوایی که شاید فردا با تنگی نفس مقابله کند...
نکرد هم نکرد! گذشته هم از یاد می رود اگر آدمش نباشی!
ارسال یک نظر